یه ربع دارم فک میکنم عنوان چی بزارم

فقط کافیست یک بار با ما باشید.با تضمین 100% و یک ترم گارانتی پس از فروش

دوستان عزیزی که دچار افتادگی یه درس شدن(البته شامل دخترا که فک نکنم بشه)

و نتونستن پاسش کنن و این درس پیش نیاز درس بعدی مورد نظر در ترم ایندشون میباشد

میتونن به روش زیر بدون پاسیدنش،اون درس بعدی رو گرف.گرفتید چی شد؟آیا؟

دستور پختِ آش شله قلمکار:

(یخورده طولانی شد.ادامه مطلب گذاشتم بقیش رو...)

خب خب برید یه کاغذ و قلم بیارید که مو به مو اجرا کنید.

از راه مجازی و اینترنتی که غیرممکنه.شما باید تو حذف و اضافه به خودِ دانشگاه مراجعه کنید.

بعد از مراجعه به شرح زیر عمل میکنید و فقط کافیست سه نفر اصلی

باشن یعنی مدیرگروه و استاد مربوطه و مسئول اموزش دانشگاه:

(الان خودمو می مثالم!من فیزیک مغناطیس افتادم و میخوام ماشین سه فاز رو بگیرم)

خب این منم:همه چی عادیه،هیچ چیز غیرعادی ای نمیبینید.پوشاک ایزیـ..نه اشتباه شد

دارم میرم پیشه مدیرگروه و این حالتی خودم رو بنظر میرسونم:

وارد دفتر مدیر گروه شده و تا جایی که قدرت دارم لُنگم را پهن میکنم واسش

بعد از کلی التماس و اینا که اقا بدین این درس و اینا ایشون میگن:طبق قانون غیرممکنه!

پس سرافکنده و پشیمان از دفتر خارج و نزد استاد مربوطه میروم.ترجیها استادِ

مربوطه پابه مرگ باشه بهتر جواب میده.من:استاد؟میشه یه کاری واسم بکنید؟من فیزیکِ

شما رو پاس نشدمبعد شمام گفتی نمیشه نمره بدم خب الان این ترم شما فیزیک رو

ارائه دادید میشه یه امضا بزنید پای برگه ی انتخاب واحدم تا بتونم این ترم با رشته ی کامپیوتر این

درس رو رو بگیرم و سره کلاس اونا بشینم و بِپاسم؟

استاد:(اندکی فکر نموده)بیار برگتو ببینم

پایه برگه یه امضای خوشگل میزنه و مینویسه:از اقای مدیر گروه خواهش میکنم که درس

مربوطه رو(یعنی فیزیک،ولی تو نوشتش اسمی از فیزیک نبرد) این ترم به این اقا(یعنی من)بِدَن!

من:

خب الان من میرم دفتر مدیرگروه و برگه رو بهشون میدم و میگم:ببینید حتی استاد هم قبول کردن

که شما این درس رو به من بدید(کدومو میگم؟ماشین سه فازو)

مدیرگروه:(یخورده فک میکنه)اومممممم به من ربطی نداره برو به اموزش بگو.هرچی اونا بگن

(از اتاقش خارج شده و به سمت ساختمان مرکزی رهسپار شده و نزد اموزش میرویم)

براش دو ساعت توضیح دادم که من این درس رو احتیاج دارم بهم بدید اقای فلانی هم موافقت

کردن و فقط شما باید بگید و تائید کنید

اموزش بیشعور:نه خیر هیچوخت نمیشه همچین کاری کرد.بفرما بیرون

من:قیافه واسه من میگیره،انگار کی هست شِندِرِه

(دیگه اخرای وقت حذف و اضافه بود.صاف رفتم تو دفتر مدیر گروه)

من:(دارم شیطونی فک میکنم.هاهاها)»»»

مدیرگروه:چی شد؟چیکار کردی؟

من:اموزش گف اگه اقای زارعی(مدیرگروه)قبول کنن شرایطت رو!ما حرفی نداریم.

مدیر گروه:

من:

مدیرگروه:

من:

مدیرگروه:خیله خوب اگه اونا هم قبول کردن که دیگه هیچی.تق تق تق(تو سیستمش وارد کرد)

من:Yah

قیــــــــــــــــــــــژژژژ(صدای پرینتر درحال پرینت برگه ی انتخاب واحد جدیدم)

من به اموزش      به استاد:   به مدیرگروه:   به دانشگاه:

خب به همین راحتی شما میتونید درس مربوطه رو بگیرید.دوستان؟به نکته های

گفته شده توجه کنیدا وگرنه کار ساز نیستا!

چیه؟؟خو این وجدانمه  که خوابِ!من که اینجوری نمیخوابم.بخواب عزیزم

نظرات 51 + ارسال نظر
golshan 26 اسفند 1391 ساعت 15:49 http://barobaxbahal4riazi.mihanblog.com

akhe ham kelasia man hamin karo kardan ke migam
pas yani ona chejor ye dars ro k oftadan darse badish ro gereftan

ابجی بیخیالش شوووو.خخخخ ولی قانونه ما اینجوری که میگی نیس گلشن
باور کن

سال نو مبارک.امروز نمیدونم چندم فروردین.امیر حسین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد