سلاااااام....دوست عزیزی سوال کرده بودن که اون قضیه ای که من تو "یه چیزایی در مورد گروه ما"
نوشته بودم که" Street " رو خیلی باحال این اسم رو انتخاب کردیم واسه گروه...چیه؟
خواب قضیه از این قراره که:
شهریور تابستون 87 بود که ما با یه کاروان رفتیم مشهد....اونجا ما چهار تا بودیم که تو یه اتاق با ویویِ رو به
کوچه.که من بودم و محمد جواد و حسین و امید که الان دیگه امید پیش ما نیست
و فرار کرد رفت پاریس،الانم سوئده
خوب بگذریم...کجا بودم...اهان،اینو میخواستم بگم با اونایی که اومده بودیم(کاروان)همه بسیجی و روحانی
بودن...برا هر اتاقی یه اسم میزاشتن و رو دَر اتاق ما کاغذ چشبوندن"گروه معرفت"
بعد یهو ما گفتیم بیاید اسم گروه خودمونو عوض کنیم(اون روزا خیلی شیطون بودیم)
هِی فک کردیم چی بزاریم اسمشو....بعد از کلی کلنجار رفتن با هم ، بالاخره رفتیم یه ماژیک گرفتیم و رو کاغذ
نوشتیم"Street Group" و چسبوندیم به دَر اتاق _ حالا فک کن بین این همه بسیجی و روحانی رو یکی از دَر اتاقا
نوشته شده باشه"Street Group" _ البته چون ما رو در واسی داشتن زیاد چیزی نگفتن،از اون روز بود که هر وقت ما رو میبینن میگن بچه های Street Group...........یادش بخـــــــــــــــــیر
پ.ن:
پونزدهم تولد یکی دیگه از هملینکی های عزیز بود به نام یگانه با وبلاگ"دنیای خنده"
با دیرکرد تولدشو تبریک میگم و این شکلکا رو تقدیمش میکنم:
عجب !!!
اره اینجوریاس
سیلاااااااام مر30که جوابم رو دادی راستی یه دنیا ممنون راضی به زحمت نبودیم :)
سلاااااااااااااااام ...وظیفس
کاری نکردیم
تنها کاری که از دستم بر میومد
گروه فعالتون رو عشق است
وجود با نشاطتو عشق است
هر دفه که میای کلی انرژی میگیرم از نظرت
تولد یگانه خانم مبارک....
ایندفعه به من کیک ندید کل بلاگ اسکای رو به آتش میکشم
با شماس یگانه خانوم!!!!
قربون دستت بزار واسه چهارشنبه سوری یه حالی هم بکنیم
از رو بلاگ اسکای بپریم
دم بچه های استریت گرررررررررررررررررررررررررررم
ما هاااااااااااااااااااااااااااتییییییییییییییم
هاته هااااااااااااااااااات .......... داریم ذوب میشیم
این وبلاگم که ادبیه بابا برید ادم شید اسمتون به وبلاگتون نمیاد خاک بر سرا.
بیاید یه حرکتی چیزی یادتون بدم برید عکس بگیرید بزارید تو وبلاگتون.
فقط امیر حسینو عشقه..........
به به شـــــــــــــله خودمون.....چطوری؟؟
اهاااااان یعنی تو ادمی!!!!
نه پس میخواستی اسممون به وبلاگمون بیاد مثلا میخواستیم بهش بیاد باید یه اتوبانی خیابونی چیزی از وسط وبلاگ رد میکردیم...اره؟؟
تو که چیزی بلد نیسی.....هِی میگی : حسین(استاد) چه جوری رول میزِنَن
یادِ مِنَم میدی؟
اخرش ما رو نبردی باغا؟؟......الان داری قلیون میکشی...اره؟؟
هر چی شِـــــــــلو چُلاقه عشقه
چه باحال... بعد از اون جا به بعد دیگه با هم رفیق شدید؟
نه رفیق بودیم....ما از بچگی با هم رفیق بودیم
اونجا که رفتیم.......این اسم رو ما موند
قابل توجه آقا مجتبی :
کور شه اون کیک هایی که من تو وبم گذاشتم و شما رو نمیبینن!!
بیا هِی بگو کیک!!
برو اونجا ببین چقد کیک ریخته
البته اگه تا الان تموم نشده باشه
سلام
شله کی اومده بود ؟
فقط عشق وارونه- اینم یه چهار تا چیز بهش وصل کن تو وبلاگش براش بنویس قیافش دیدنیه موقعی که تو باشگاه می بینیمش!!!!!!!!!!
اخ که دارم لحظه شماری میکنم فقط ببینمش ،چهار تا تیکه بارش کنم ، قشنگ از اعماق حال بیام
سلام
نمیدونم.....ندیدمش
اره.....پیدا نکردم وبلاگشو....ترسو ادرسشو نزاشته
دقیقا میتونی مشخص کنی کجای اعماق رو میگی؟
چه جالب
امیدوارم تا همیشه دوستیتون برقرار باشه مثه الان
مرررررسی دوست عزیز ..... مچکررررررررم
من که دیگه عادت کردم به این گروهتون
خوبه که عادت کردی......خیالم راحت شد
چرا انقدر دیر به دیر میآپی؟
از شما یاد گرفتیم
بالاخره یه پست گذاشتم تو وبم
حتما حتما بیا
نمیتونی ولش کنیا!!!!!
الان میام ببینم
به به...
این یکی یعنی چی؟
خوشت اومده از این شکلکا؟