(عنوانم میخواد واسش بزاره!بیا برو)

چند سال پیش...بگو خب!اقا ما مدرسه رو دودَر(جیم زدن منظورشه)کردیمو!فرداش که رفتیم

مردسه،دیدیم صدا میزنن فلانی و فلانی و...(اینا که همه یه نفرن!)بیان دفتر!خلاصه مجبور

شدم بگم مریض بودم و گواهی دارم خونس یادم رفته بیارم!اونام نامردا گفتن فردا نیاری رات

نمیدیم!!من:

چشتون روزه بد نبینه،شب با حسین پیاده راه افتادیم رو به اورژانس،هی راه رفتیم و هی راه

رفتیم تا رسیدیم به اورژانس،نوبت گرفتمو نشستیم تا نوبتمون بشه بریم تو....نوبته ما شد:

{فضای اونجا رو این شکلی فرض کنید که وختی میرفتی دکتر معاینت کنه دو تا میز بود و دو تا دکتر

من کناره دکتر اولی نشستم و حسینم باهام اومده تو کناره میزه دکی واستاده}

دکتر:خب چه مشکلی داری؟

من(با صدای خسته و بیحال):اقای دکتر حالم خوب نیس.سرگیجه دارم و گلوم درد میکنه

دکتر:چرا رنگت پریده؟استینت رو بزن بالا فشارت رو بگیرم ببینم

در حال گرفتن فشار...loading

دکتر:اوووه اوووه فشارت خیلی پایینه!(یهو یه نگاهی به من کرد انگار مجرم گرفته)

من:(پیشه خودم میگفتم من که چیزیم نیس.چی میبافه این واسه خودش)

دکتر:خب برو بیرون یه نیم ساعت بشین ببینم فشارت میاد سره جاش یا نه

اقا ما رو میگی اینقد ترسیدیم که نگو...پیشه خودم میگفتم نکنه واقعا چیزیم شده.نیم ساعت نشستم ولی خودم احساس کردم تغییری نکردم.دوباره صدام زد رفتم تو

دکتر:بشین فشارتو بگیرم(با یه پوسخند و یه نگاه به اون دکتره بغل دستیش)

فیس فیس فیس فیس(صدای فشار سنج)

من:هاج و واج و متعب نشستم ببینم چیم شده خودم خبر ندارم

دکتر(بعد از اینکه فشارمو گرفت و با یه نگاه کاراگاهی):چی چی مصرف میکنی؟

من:یعنی چی؟

دکی:حوصله ندارم بگو چی مصرف میکنی تا بهت بگم چیکار کنی

من:ولمون کن اقای دکتر،مصرف چیه؟!یعنی من معتادم؟

با پرویی تمام برگشته به اون یکی دکتره میگه:اینو باش فک کرده من آررررم،

اون یکی دکتره(رو به من کرده):...نترس!بگو چی میکشی.دکتر مرحمه ادماس!بگو جانم!

من همچنان:(موندم چی میگن این دیوونه ها واسه خودشون)

حسین این وسط:

برگشتم به دکتره میگم من فقط گواهی میخوام واسه دیروزم که حالم بد بوده همین

دکتر:نه اینجوری فایده نداره.فردا من بیمارستانم بیا اونجا که ازت نوار قلب و نمیدونم چی چی

بگیرم.ایشالله که ترکت میدیم و خوب میشی

من:گفتم باشه حالا شما گواهی رو بدید من فردا حتما میام

گواهی رو گرفتم با حسین اومدیم بیرون.اون که فقط میخندید.منم که هنگ بودم،برگه دستور

پزشکیش رو پاره کردم(کاغذ کمتر،درختان بیشتر) و گواهی رو به جیب نهادیم و رفتیم

نتیجه گیری:

هیچوخت 10 کیلومتر پیاده روی نکنید تا اورژانس،چون فشارتون می افته و دکتره خنگول شما رو

معتاد خطاب میکنه و خودت کم کم باورت میشه معتادی

سوتی



سوتی های بچه ها
کی سوتی رو داده؟سوتیدرستش
امیرحسین(1)سیمسارسوسمار
محمدجواد(2)پشت سره غیبت مرده نکنپشت سر مرده غیبت نکن
امیرحسینوسطِ صحبتام حرف میزنمترجمه فارسی نداره متاسفانه
امیر حسینخورشید خاموش شدخورشید غروب کرد
مهدیاریه پام جوراب پاش نبودیه پام جوراب نداشت
محمدجوادپَ نَ نَپَ نَ پَ
پدرزن حمید(3)پشه قو نمیزنهقو پر نمیزنه

ادامه مطلب ...

نیاسر و استیریت!!!!!!!

سلام 

خوب اول از پست بگم بعد از خودمون....

این پست با پستای دیگه فرق میکنه، چون این پست از عکسای هنری نیست این پست

از عکسایی هس ک یه دفعه ای و طنز گرفته شده پس ولی از همین نیاسر یکی دوتا عکسای

خوشگلم گرفتیم ک قراره امیر بزاره، من کلا پستای طنز از خودمون میزارم !!!!!

حالا از خودمون بگم :

چند روز پیش ب مناسبت تخلیه ی درس رفتیم نیاسر جاتون خالی هوا خیلی خوب بود

بعد یه کم استراحت منو امیر چشممون ب برف خورد ،محمد و حسین هم ب اب ابشا

منو امیر پریدیم تو برفا شروع کردیم برف بازی و کلی کشتی گرفتن تو برف ها بعد یه مدت دیدیم

از اون دوتا صدایی نمیاد تا رفتیم بالا دیدم رفتن بالای ابشار ما دوتام یه نیگا ب هم کردیم و پریدیم

تو اب جاتون خالی از موی 361 تا کف پامون خیس شد بعد اب بازی (اه اه عین بچه ها میگم)

چهار تاییمون عین افتاب پرست ها تو افتاب ثابت بودیم و داشتیم افتاب میگیرفتیم .

بسه دیگه زیاد حرف زدم برید ادامه تا عکسا رو ببینین

اینم یه اهنگ از امیر خلوت ب نام ناراحت نباش ...خییییییییلی قشنگه خدایی من هر
 وقت دلم میگیره اینو گوش میدم

دانلود

ادامه مطلب ...

چه خبره تصویری...هه هه



محمدجواد:

حسین:

ابیرام:

مهدیار:

و اِمیره:
من و وجدانم: و دوباره

همه دعوتید...


خب اقایون و خانوما اینجا سرده.همه بفرمائید ادامه ی مطلب.بفرمــــــــــــــائیدhttp://oshelam.persiangig.com/image/zarde%20kochik2/rally.gif

(ورود اطفال مجاز بوده و در صورت بروز هر گونه حادثه،جنس فروخته شده،حق با مشتریست)

ادامه مطلب ...

یه روز باحال

خب...(خب که چی؟هنوز شروع نکرده میگه خب!)

سه روز پیش من و مهدیار دو تایی رفتیم یه جایِ...یه جای؟یه جایی که خیلی حال داد

یه جا وسط مرکز شهر تو ارتفاع بالای یه ساختمونِ تجاری نیمه ساخته

آخر هیجان بود()نمیدونم چند طبقه بود...هر چن تا که بود کل شهر پیدا بود!رفتیم بالاش

هر چی میرفتیم به بالاش نمی رسیدیم........{این نقطه ها یعنی داریم میریم بالاها}

رسیدیم بالا و دیدیم،بَه کلِ شهر زیر پامونهیخورده چرخ زدیم و بلند بلند داد و هوار کردیم

از بالا،نگاه های هنری و عمیق به شهــر می کردیم(بیا برید بابا)عــجب منظره ای بود.بازم

میریم حالا حالاها باهاش کار داریم.ما هِی داد و هوار میکردیم مهدیارم هِی میگف:

یه نگا بندا توی شب/چراغا روشنِ توی شهر/

همه چی قشنگه ،اما از این بالا،مثل بارونِ زیر چتر!

حسِ شاعرانه ندارم اصلا،یک از خودم دو از این آدما خستم....{اهنگ تنهایی از حسین ابلیس}

جون میداد واسه عکس گرفتن.همه جا آب جمع شده بود!یهو من و مهدیار یه لامپ بالا کلمون

روشن شد.جتمون گفتیم بریم آب بازی..یوهووووو(بچه شدید؟؟)

اولش هِی ناز میکردیم میگفتیم خیس میشیم!هی اروم اروم میرفتیم تو آبخلاصه کار به

جایی کشید که یه جا خشک نمونده بود همه جامون خیسِ خیس بودعکسا خوشگلی شد...

ادامه مطلب ...

اربعـــین حسینی

.............سفرکردم به دنبال سرتو...............

....................سپر بودم برای دختر تو.................

......................چهل منزل کتک خوردم برادر....................

..........................به جرم این که بودم خواهرتو.........................

چهل روز از این واقعه گذشت!....چه زود گذشت




امیر میگه:من خودم به جِد هیچی نفهمیدم.....اربعین حسینی تسلیت.تسلیــت
اینم پرچمه خوده گنبد امام حسینِ که وارد ایران شد و دست به دست  از این استان به اون استان
تو ایران میگرده.چقد بویِ خوبی میداد.خیلی خوب بود....



...امام حسین درکلام اندیشمندان

انتونیوبارا(پژوهشگرمسیحی):

اگرحسین یکی از ما بود،علم و بیرق او و یادبودش را درهر نقطه از زمین برپا می کردیم و تمام مردمان را به مسیحیت دعوت می کردیم.

چارلز دیکنز(رمان نویس انگلیسی):

اگر فرض کنیم حسین برای براوردن خواسته های دنیوی خویش جنگیده این سوال پیش می اید:چرا خواهر،همسر و فرزندانش را همراه خود برد؟
این دلالت دارد بر این که او فقط برای اسلام فداکاری کرد.

گاندی:

پیروزی حسین،با ان که دراقلیت بود،مرا شگفت زده کرده است.
پیشرفت اسلام متکی به شمشیر نبوده بلکه به فداکاری والای حسین به دست امد.
من از حسین یاد گرفتم چطور پیروز شوم درحالی که مظلوم و ستم دیده هستم.

اخرین کلیپ 2012

..........اخرین کلیپ 2012 پارکور بروبوچ..........
یعنی اخرین کلیپی که تو سال 2012 گذاشتماااا وگرنه بازم از 2012 میزارم...چی گفتم؟



یه تمرین دوره همی بود که با بروبوچ رفته بودیم.خوش گذشت
دانلود کلیپ از لینک های زیر در تو حجم و کیفیت مختلف
لینک پیشنهادی من همین 48 مگابایتیِ.کیفیتش بهتره.دو جا اپلودش کردم که مشکلی واسه
دانلودش نداشته باشید
presiangig.......................با حجم 48MB
4shared............................با حجم 48MB
persiangig.......................با حجم34MB
4shared............................با حجم 34MB
هر مشکلی داشتید تو دانلودش بهم بگید تا درستش کنم