-
ادرس اینستا
16 آبان 1399 23:48
از بچه های وبلاگی اگه کسی اینجا سر زد این ادرس اینستای منه اونجا همو داشته باشیم یادی از ایام قدیم بکنیم amirhoo3ein_z
-
یادش بخیر و گرامی باد
25 اردیبهشت 1398 12:15
فقط اینو بگم که اومدم وب همه ی دوستان یه سری زدم و رفتم چقد تارعنکبوت بسته بود چقد خوش بودیم الکی . . . . الان فقط منتظر آیـــــــندم که زود تموم شه همه چی و بره پی کارش زندگی
-
غم نوشت
29 تیر 1395 04:48
سلام تا حالا شده بغض کنی ؟ تا حالا شده اینقدر بغض داشته باشی که گلوت درد بگیره؟ اینقدر که دلت بخواد بری جلو خدا و بهش بگی خیلی دلگیرم ازت و دیگه نمیخوام ببینمت ؟ شده هوای خود کشی بزنه سرت؟ یا فقط تنها چیزی که تو این دنیای پر از خوشی بخوای مرگ باشه؟ . . . . برا همه این سوالات یه جواب داری اونم (اره) هست پس بیا ادامه...
-
وجدان خواب الود
5 خرداد 1395 04:54
با طول سلام و خوبم مرسی این جانب وجدان هستم از اشنایان و یکی از صمیمی ترین رفیقای مهدیار ........عرضم به عارضتون برسونم که اولا خودت سواد نداری ....دوما این که اره خواب ندارم دم صبحی ......سوم این که اصلا تقصیر منه دارم بعد عمری پست میزارم ...چهارمن این که فازمم نوله .......پنجمن این که (این مورد خصوصیه و نمیشه گفت)به...
-
بدو کلیپ اومد
28 خرداد 1394 16:14
سلام شرمنده کارامون زیاده نشد بیایم ماه رمضانم تبریک میگم اینم کلیپ منو امیر و بچه و بچه محل..........(بچه:محمد ........بچه محل:مملی) . . . اینم لینک دانلود ش
-
خاطرات محال شماله یادم بره
9 فروردین 1394 07:32
درود دوستان سال نو رو از طرف خودم ب همتون تبریک میگم یقین دارم امسال سالی شادی رو میگذرونیم . . . . اقا اینارو ولش کن اخرییییین خاطره ی خنده دارت تو 93 چی بود؟؟؟؟؟ ......اخریشو هاااا من خاطرم اگر اشتباه نکنم روز اخر 93 رفتیم سر زمین پارکور تو بیابون ....منو امیر و حسین بودیم ...که ی اتیش درست کردیم و کلی سیب زمینی...
-
1394
1 فروردین 1394 02:23
-
با شرم ساری
19 اسفند 1393 02:14
به به ...بچهای وب ...چه عجباااا....از اینورا؟ . . . . اقا فقط اومدم بگم که اول پوزش میطلبم از همه ب خاطر تاخیر دوم این که بازم تعمل کنید چون من لب تاپم به نت وصل نمیشه ...نمیدونم چشه...ولی در اسرع وقت میرم درستش میکنم و سریع پستای قشنگ قشنگ براتون میزارم امضا:بیمعرفت
-
طلوع خورشید
3 اسفند 1393 17:52
طلوع افتاب کنار دریای خزر-رامسر-شهریور93(رو عکس کلیک کن اگه خواستی بزرگشو ببینی)
-
مش مهدیار
25 بهمن 1393 11:10
سلااااام و درود شرمنده دیر اومدم اخه مشهد بودم ...میتونین بهم بگین مش مهدیار ..هههه اقا شیرین خانوم گفت از حال برو بچ بگم از خودمم شرو میکنم اقا ما خیر سرمون رفتیم بریم مهمونی خونه پسر عمم وقتی خواستیم برگردیم بلند ک شدیم پسر عمم گف برین مشهد گفتم بریم فرداش ساعت پنج با قطار رفتیم قبل رفتنم زنگ زدم امیر که برم پیشش...
-
اوه اوه ترکیدم
15 بهمن 1393 11:36
اقاااااا سلام شرمنده نشد زوذی اپ کنم اخه داشتم دونه دونه نمرات درخشانم رو می دیدم ...هههه این ترم مشروطم کلا ترکیدم تو زنذگیم....دارن میندازنم زندان و مشروطم میکنن و کلا فقط مونده ی غسل میت بدن منو .... والا.......ولش کن دیوونن همشون خوب بگذریم چه خبرا ....راستی شنیدم میخواین برین 22 بهمن شعار بدین؟ ببین رفتین من خونه...
-
بح بح چح چح
2 بهمن 1393 02:42
سلام خانوم و اقایون وبلاگی .... اقا تو این پست میخوام خودتون درباره خودتون بگین ......یعنی یه جمله حالا هر چند خطی که میخواین درباره خودتون بنویسین ....اولین چیزی که ب ذهنتون میاد رو میخوام هااااا....نمیخوام حالا دو ساعت فکر کنین تا یه پری ..یا شاهزاده درست کنین. اونا تو قصها زیادن ...خودتو بنویس....... من خودمو میگم...
-
سهراب همین الان تو دانشگاه یهویی
23 دی 1393 01:55
اهل دانشگاهم روزگارم بد نیست تک ژتونی دارم ، خرده هوشی ، سر سوزن پولی جزوه ای پر ز زیراکس دوستان و علومی که در این نزدیکیست لای این واحدها ، پای آن برگ سفید توی پروندهء مشروطی و کسر واحد اهل دانشگاهم پیشه ام الافیست گاهگاهی میروم دانشگاه تا که سیمایم را استاد ببیند به کلاس بلکه غیبت را حاضر بکند که ز آموزش من ، جان...
-
فقط بعضی وقتا
21 دی 1393 03:12
بعضی وقتا ادم دلش جوری میگیره که انگاری تو قفسه و رهایی نداره ..انگاری همه ادما اد پاشون رو گذاشتن رو گلوی تو.... تواون لحظه من احساس میکنم خدا هم نشسته داره برام گریه میکنه ......میدونی اون موقع ادم چی میخواد ؟ ی کسی که ادم بتونه سرشو بزاره رو پاش و ب بغضش بخنده بگه الان نه بزار برای ی وقت دیگه ...اخه میدونی نه این...
-
شاید بازگشت بشه گفت
16 دی 1393 21:16
سلام ب دوستان .....پچهای استریت همه گرفتارن ...منو که کم و بیش میشناسین بازم خودمو معرفی میکنم مهدیارم ...من ی کوچولو باز سرم خلوت تر از بقیس برا همین گفتم یکم دست ب گوشهای وبلاگ بکشم تا شاید یکم حال و هوای بچهای ما هم عوض شه اخه چند وقته همه بی حسیم ...یعنی دیگه سرمون شلوغ شده خودمونم سال ب ماه نمیبینیم چ برسه به...
-
کلیپ پارکور کاشان 2014
6 مرداد 1393 21:39
سلام عیدِ همگی مبارک باشه.این عیدی ما به همه دوسدارای پارکور و فری رانینگ کلیپ 2014 پارکور کاشان با حضور محسن،مهدیار،علی،سلمان،علیرضا مدت زمان کلیپ: 5:38 امیدوارم مورد پسند باشه لینک دانلود صحیح (دوستانی که دانلود کردن و 30 ثانیه اخر کلیپ قطع میشه لینک صحیح رو دانلود کنن)
-
گاف 1
31 تیر 1393 14:11
بنظر شما این گاف،شرح هم لازم داره؟ عکاس:محمدجواد +مناره های رستوران ندیده بودیم +تابلو رو ببین...منظور از کامیون و سواری چیه؟
-
شب قدر
26 تیر 1393 04:56
جمله ی بالا رو با چن کلمه از دل خودت کامل کن. +از این به بعد بخشی به موضوعات وب اضافه میشه به اسم کامل کنید +و این پست اولین پست این بخشه
-
دَغ دَغِه ی داغ
19 تیر 1393 23:31
میدونستید کشور ما ایران( منظور دولت و مسئولین )،تنها دغدغه و مشکلی که باهاش دست و پنجه نرم میکنه چیه؟؟ این که چرا هنرپیشه های ما رفتن برزیل،فوتبال ببینن؟؟ یعنی باور کن ما هیــــــچ مشکلل دیگه ای نداریمااااا.باور کن!به جونه عمه ـَشون. الودگی هوا و دزدی تو واردات بنزین و گرونی پراید 20 تومنی.اووووه انقد زیاده که میترسم...
-
اَشرَحُ الحال
11 تیر 1393 01:45
شرح حال دوستان به روایت تصویر در این روز های مبارک و پر از ثواب: حسین: مهدیار: محمد: من(امیرحسین): از قدیمو ندیم مخصوصا از ندیم گفتن خوابه روزه دار ثوابه. اما اون یکی : . . . . ابراهیم :
-
خنک شید دانشجویان
16 بهمن 1392 13:37
شعر طنز مازیار فلاحی (با ریتم بخون) … ﺍﻳﻦ ﻧﺎﻣـﻪ ﺭﻭ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻓﻘﻂ ﺑﺨﻮﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﻣﻴﺨﻮﺍﻡ ﻛﻪ ﺣﺎﻟمو ﺑﺪﻭﻧﻪ . ﻣﺮﺍﻗﺒﺎ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﻣﻨﻮ ﮔﺮفتن ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺻﻨﺪﻟﻴﻢ ﻫﻨﻮﺯ ﻧﺮﻓﺘﻦ . ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﺍﺭﻥ ﻧﻘﻞ ﻭ ﻧﺒﺎﺕ ﻣـﻴﭙﺎﺷـﻦ ﺗﺎ ﻣﺸﺮﻭﻃـﻰ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑـﺮﻗـﺮﺍﺭ ﺷﻪ . ﺍﺳﺘﺎﺩ ﭼﻘـﺪ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﺕ ﺗﻨﮓ ﺷـﺪﻩ نیستی ببینی ﻛـﻪ ﺳﺮﺕ ﺟﻨﮓ ﺷـﺪﻩ ! . ﻧـﻴـﺴـﺘـی ﻭﻟـی ﻫﻤﻴﺸـﻪ ﻫﻢ صدایی ﺍﺳـﺘﺎﺩ ﻣـﻦ دریای...
-
بعد از سالها اپ شد
8 دی 1392 15:22
سلوم به بعضیا که هستن سلوم به اونایی که نیستن ولی دلشون میخواد برگردن اولین پست درست و درمون رو بعد از سالها میزارم که بلکی شروع دوباره ای باشه واسه همه اول از همه بگم که چون میخواستم تحولی بشه قالب رو عوض کردم که از بچه ها خودمون زحمت طراحیشو کشیده.اگه واستون هیدر یا هر چی دیگش پیدا نیس بگید(البته ترجیحا از فایرفاکس...
-
!!!!
9 آبان 1392 23:20
شرررررررررررررررررررررررمنده.....همه پایه شید دوباره بیاید اونایی که هنوز هستن یه خبر بدن که بدونم هستن باور کنید دارم میترکم از بس وخت نمیکنم برا هیچی بازم شرررررررررررررررمنده
-
حالتون چطوره؟؟
18 مرداد 1392 12:53
سلام به همه.... اول از همه عید سعید فطرُ به همه بروبوچ تبریک میگم.خیلی دلم واستون تنگیده بوووود.! هووووووووم چی میخاسم بگم؟؟؟ هاااااا...میخاسم از حال و احوال بکس استیریتی بگم: محمدجواد:ایشون کلّن همش ارایشگاهه! ابیرام:مشغول بی زینِسِشه...؟تو کار واردات قاچاقه! امیر:بدجور چسبیده به مغازه داری!! (ایشالا خدا هیشکی رو بی...
-
سیلام
1 مرداد 1392 16:20
سیلام به همه اوممممم یخورده وخ دیگه راحت شروع میکنیم پست گذاشتن بچه ها در حال حاضر مشغول به سر میبرن حسین که در هاوایی به سر میبره مهدیار هم در کما به سر میبره ابی که کلا در قید حیات نیس محمدم که نمیـــــــــــــدونم خودمم که دیگه اهم اهم بنابراین به دلیل گرم بودن هوااا و مشاغل محترم صبور باشید خب خب یاده یه قضیه کشف...
-
تولـــــد
15 تیر 1392 10:49
سلوم صبحه همگی بخیر و شادی تولد داریم اقا بدووو بدووو.همه دعوتید جیجی جیجینگ خب خب بزا بگم تولده کیه: از بروبکس باحال ریاضی که وب چند لحظه رو هم داره و ابجی الاصل منم هس و خیلی کمکم کرده تا حالا اینم خودشه که داره کیکش رو مینگاهه: اینم ماییم که میزنیم میرقصیم: اینم بکس باحال ریاضی: خب اینم کادو هاس که الهام داره توش...
-
همینجوری
11 تیر 1392 01:02
سلام علیکم و رحمته الله خوبید خواهران و برادران؟زندگی بر وفق مراده؟ خب این تابستون هم شروع شدش(میزاشتی سه ماه دیگه می گفتی ) خب بگذریم.بریم سراغ شب نشینی چن شب پیش: زینگ زینگ...کیه؟حسینم دَر رو باز کو بیا تو حسین بیا جانم بیا تو نشستیم حرفیدیم دیدم بچه خیلی گشنشه بلن شدم از خودم اشپزی در کنم.اون ته مها یخجال چنتا گوشت...
-
بچه ها سر بزنید
11 تیر 1392 01:00
-
من اومدم
7 تیر 1392 17:54
سلام به همه بکس وبلاگی گل،من اومدَممممم! هوووراااااااااا. .....بلاخره بلاگ اسکای هم تصمیم گرفت متحول بشه! (خو الان یکی نیس بهش بگه این چه وضعه متحول شدنه ! ) حالا بریم سراغ بَکس: نمیدونید تو این مدته که ندیدمتون (منظور پست گذاشتَنامه) چقد دلم واستون تنگ شده! (شما هم همینطور! هه هه هه)خلاصه از همه ی اونایی که در غیابم...
-
بچه های خیابانی 2
29 خرداد 1392 23:18
چشامو میبندم اولین چهره ای که از بچه های گروه میاد تو ذهنم مینویسم: